گفتم که دلی که از آب واهمه داشت به دریا زدم
غرق شدم میون عشقی که شاید هرگز بهش نرسم
اما تو ایستاده ای ونظاره می کنی به نابودی من
بنگر و
خوش باش
اما یادت نره
یکی هم هست
اگر خواستی
بیا نترس حداقل یک جرعه بنوش
بیا که من همین جا منتظرتم
. . .
نظرات شما عزیزان: